جستجوی واژه
 
                    

                        

                            

                                

                                    
                                
                            
 
                            

                                
                                    جستجو در واژه‌ها 
                                    جستجو در معنای واژه‌ها
                                
                            
                            

                                جستجو
                            
                        
 

                    
                
            

            

                

                    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 900)
                
 
                

                                                

                                
Vesic
 
                                

                                    
کیسه ، آبدان، مثانه (لاتین)
                                
 
                            
                                                        

                                
Vesicul
 
                                

                                    
کیسه کوچک، تاول، آبله (لاتین)
                                
 
                            
                                                        

                                
Vestibule
 
                                

                                    
محفظه ی دهانی احاطه کننده ی Stomatostylet، Cheilostom
                                
 
                            
                                                        

                                
Virul
 
                                

                                    
زهر و سم (لاتین)
                                
 
                            
                                                        

                                
Viviparous
 
                                

                                    
نوعی تکامل افراد جوان در رحم نماتد ماده

در این حالت نمو تخم در داخل بدن است و بدون تشکیل پوسته ی تخم، فرد جوان در داخل رحم نمو می یابد و سپس از بدن خارج می شود.
                                
 
                            
                                                        

                                
Vulva
 
                                

                                    
فرج ، منفذ یا روزنه تناسلی 
                                
 
                            
                                                        

                                
Vulva fenestra
 
                                

                                    
پنجرک فَرجی، ناحیه ای شفاف با دیواره ای نازک در بالای مخروط فرجی جهت خروج لارو در برخی از نماتدهای مولد سیست
                                
 
                            
                                                        

                                
Vulva slit
 
                                

                                    
شکاف فرج
                                
 
                            
                                                        

                                
Vulval bridge
 
                                

                                    
پل فرجی، باریکه ای که پنجرک موجود درمخروطی فرجی را در برخی گونه های Heterodera به دو نیم پنجره تقسیم می کند.

مترادف : Vulvular bridge
                                
 
                            
                                                        

                                
Vulval cone
 
                                

                                    
مخروط فرجی

برآمدگی مشخص انتهایی یا نیمه انتهایی منفذ تناسلی ماده در برخی از نماتدهای مولد سیست
                                
 
                            
                                                        

                                
Vulval flap
 
                                

                                    
پرده ی فرج، پوشش کوتیکولی بر روی فرج، مترادف Epiptigma
                                
 
                            
                                                        

                                
Vulval lips
 
                                

                                    
لُب های فرج
                                
 
                            
                                                        

                                
Vulval muscles
 
                                

                                    
ماهیچه های فرج

 مترادف Dilator vulvae
                                
 
                            
                                                        

                                
Wing
 
                                

                                    
بخش زبانی شکل از نقش دور مخرجی در نماتد Meloidogyne
                                
 
                            
                                                        

                                
Witchˈs broom
 
                                

                                    
جاروی جادوگر (بیماری شناسی گیاهی)
                                
 
                            
                                                        

                                
Xenic
 
                                

                                    
رشد دادن یک موجود زنده در محیط کشت در حضور نهاده های زیستی ناشناخته

 این یک واژه یونانی به معنی بیگانه یا خارجی می باشد
                                
 
                            
                                                        

                                
Xiphiiform
 
                                

                                    
خنجری شکل
                                
 
                            
                                                        

                                
Xiphoid
 
                                

                                    
خنجری شکل (نماتد شناسی)
                                
 
                            
                                                        

                                
Z-organ
 
                                

                                    
دستگاه زد، قطعات اسکلروتیزه شده سه وجهی (سه گوش) در تخمدان یا رحم برخی نماتدها مانند Xiphinema basiri و X. bernardi
                                
 
                            
                                                        

                                
Zooparasitic
 
                                

                                    
انگل جانوری